از ناامیدی ، دختری زیبا با چوب عکس گایش کوس خودش را پیچ داد
دختری زیبا که دراز کشیده و هیجان زده بود فقط به فکر پسربچه ای زیبا بود که او را با گربه کوچک خود لعنتی کرد و خودش را در آینه نگاه کرد ، فهمید که بسیار هیجان زده است و برای خنثی کردن اوضاع ، او یک فالوس کوچک را عکس گایش کوس بیرون آورد و شروع به لعنتی کرد.