پدربزرگ با نوک کیرکلفت خوردنی پستانهای آبدار خود نوبت می گرفت
سبزه جوان روی زانوهایش پیرمرد را با شکوه فراهم می کند ، بلند می شود ، به عقب خم می شود و پدربزرگ وارد گربه اش می شود. پیرزن دیگری ابتدا آمد و بلافاصله به مرغ حمله کرد. پدربزرگ کیرکلفت خوردنی به نوبت خروس خود را از گربه و دهان سیری ناپذیر هل داد.